فصل اول :
معانی و مفاهیم قدمگاه و زیارتگاه ها
مقدمه:
بانگاهی به مولفه های فطری انسان در می بابیم که انسان همواره طالب کمال در ابعاد حقیقت طلبی ، زیبایی دوستی ، اخلاق ، علم دوستی و... می باشد وبه تبع آن صاحبان این کمالات را دوست می دارد وبه انها نگاه ویژه دارد و علما روشن ضمیر در اثار خود به کرات این نکته را آورده اند که فلسفه ارتباط وعبادت ونیاز انسان به خدا از همین کمال دوستی نشات می گیرد .معارف نظری هر مکتبی نیازمند راهنمایی عینی و عملی و الگویی مقدس است که با عمل وحرکت خویش انسان را بسوی حقیقت ها وزیبایی ها رهنمون سازد( اسوه حسنه) .این الگوی عملی ، برای انسان های دیگر بسان چراغی برای پیدا کردن راه و معیار وسنجشی برای دوری از انحراف وگام برداشتن در مسیر تعالیم آن مکتب می باشد . زیارت گامی در راستای همین هدف یعنی الهام گرفتن از اسوه ها است. به نظر عقل سلیم چه ملاک ومعیاری بهتر از کسی که نفس الهی داشته وخود در این مسیر ثابت قدم بوده وهمواره با خطرها و آسیب ها اشنا بوده است .در حقیقت زیارت مانند آیینه ای است که انسان خود را در مقابل آن انسان صاحب کمال می گذارد وبه کاستی ها ونقاط قوت وضعف و زاویه گرفتن ها در خویش پی می برد . بیشک، تشویق به زیارت اولیای الهی، برای رسیدن به اهداف و آرمانهای مقدسی است که در متن و کانون دین وجود دارد در واقع، زیارت وسیلهای است برای ارتقای معنوی و رشد روحی.
زیارتگاهها یکی از عناصر اجتماعی، فرهنگی یک قوم یا یک ملت محسوب میشوند. عناصری که نه تنها دارای کارکردهای اجتماعی هستند، بلکه جایگاه ویژهای برای بروز رفتارهای فرهنگی خاص و همچنین تبادلات فرهنگی نیز به حساب میآیند. علت و انگیزههایی برای پیدایی و به وجود آمدن این اماکن مقدس هست که ساختن یک مزار را علاوه بر تمایلات مذهبی، دارای انگیزههای سیاسی، اقتصادی و روانی نیز میسازد. از آنجا که اماکن مقدس در ارتباط مستقیم با فرهنگ یک قوم قرار دارند و فرهنگ نیز زاییده پدیدههای اجتماعی – اقتصادی، مذهبی، تاریخی و سیاسی همان قوم است؛ بنابراین میتوان زیارتگاهها را در ارتباط با همه این پدیدهها دانست. کارکردهای زیارتگاهها بسیار متنوع و متعدد است
معانی قدمگاه :
در لغتنامه های پارسی، قدمگاه به معنی جای نهادن قدم، طهارت خانه، جایی که پای پیامبری یا امامی و یا یک ولی به آنجا رسیده باشد یا اثری از آن در سنگ باشد، آمده است. البته در اینجا منظور همان معنای سوم است.در ایران قدمگاه های بسیاری وجود دارد که هر کدام را به یکی از امامان و یا پیامبران نسبت می دهند.
علت قداست قدمگاهها این است كه در تفكر شیعی، ائمه و بزرگان دین جایگاه بس بلند داشته و دارای كرامات هستند،لذا هر مكان و هر چیزی كه منتسب به آن بزرگواران باشد مورد احترام و تقدیس قرار می گیرد.
رد پای ائمه بر سنگ ها كه با عنوان قدمگاه ها یاد می شود، واقعیت نداشته و نوعی مبالغه گرایی است كه معمولاً از سوی توده مردم و غالباً بر اساس یك خواب، شكل گرفته و در جامعه فرهنگ سازی شده و شهرت یافته است. البته ائمه از برخی سرزمین ها عبور نموده اند،و همین عبور فواید و پیامدهای معنوی و مادی داشته؛ اما باقی ماندن رد پای آن حضرات بر سنگ ها خالی از واقعیت است، یا حداقل اثبات آن بسیار مشكل است.
معنای لغوی و اصطلاحی زیارت
زور : به فتح ( زا ) قصد و میل است ، زیارت در لغت ، دیدار كردن با قصد را گویند كه در ریشه این واژه ، مفهوم میل و گرایش نهفته است ؛ گویی زیارت كننده از دیگران روی گردانده و به سوی زیارت شونده تمایل دارد و قصد او را كرده است . [1]زرتُ فلاناً : او را سینه به سینه ملاقات كردم یا رجل زائرٌ ، و قوم زور : مردی و قومی زیارت كننده . [2]ریشه « زور » در قرآن ، چهار بار به صورت زُرْتُمْ ، تزاوَرُ ، الزور ، زوراً آمده است مثل : ( حَتَّی زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ). [3]
« الزیارةُ » لغةٌ هی الحضور عندَ المزورِ ولكنّها فی عُرفِ الشیعة هی الحضورُ فی اِحدَی المَشاهدِ المقدّسةِ » ؛ حضور در پیشگاه شخص به جسم و جان ، با توجه قلبی و حضور دل نسبت به اولیای خدا زیارت است و زیارت یكی از اعمال پسندیده و سنت های برجسته است كه در احادیث معصومین ( علیهم السلام ) به آن تأكید شده است .
بررسی مفهومی واژه زیارت
در فرهنگ و اصطلاح مذهبی زیارت نوعی دیدار خاص (توام با اکرام) از بزرگان و پیشوایان دینی است چه به حسب ظاهر در قید حیات باشند و یا از دار دنیا رخت بر بسته باشند. در اصطلاح دینی زیارت تمایلی است كه افزون بر میل و حركت حسی ، قلب هم گرایش جدی پیدا كرده و به مزور نیز با تكریم و تعظیم قلبی و انس روحی همراه باشد.[4]
زایر یعنی مشتاق دیدار ، عاشق و دعوت شده به محفل دوست ، مجاهد در راه خدا ، مدافع حریم و ولایت ، محب باوفای اهل بیت علیهم السلام. [5]
بطورکلی زیارت را می توان از دو نگاه تعریف کرد : نگاه دینی زیارت مجموعه ای از مناسک با معنای مشخص است و هدف از آن تقویت تجربه و پایبندی دینی است. هدف از زیارت، نیز درک این تجربه و افزایش پایبندی است و لذا مرکزیت در این دیدگاه، عمل زیارت و تجربه در پس آن است و نه نماد یا نهاد زیارتی. و از منظر تعریف گردشگری، زیارت سفری است که با قصد دیدار یا استفاده از جاذبه زیارتی صورت می گیرد و مرکزیت و نقطه ثقل در این دیدگاه، جاذبه گردشگریی است که مومنان را به سوی خود می کشاند.
حکمت و فلسفه زیارت
از آن جا كه فطرت عبارت است از ویژگی های آفرینشی و تكوینی وجود انسان كه با حیات عقلانی او هماهنگ است ، بدین جهت ملاك تعالی و تكامل انسان به شمار می رود و با معیارهای حیات طبیعی و غریزی انسان قابل توجیه نیست ؛ از این رو فطریات از نوعی قداست برخوردارند و جنبه ارزشی دارند . میل به دیدار و زیارت خدای تعالی نیز به عنوان یكی از مصادیق نیاز به یك امر مقدس و مفهوم قدسی و شایسته پرستش و تعظیم بشر به شمار می رود. [6]
ابوسعید ابوالخیر ، از شیخ الرئیس بوعلی سینا ، درباره تشرف به زیارت ، پرسشی می كند . ایشان در پاسخ می گوید : « در این هنگام ( هنگام تشرف به زیارت ) اذهان ، صفای زیادتری پیدا كرده ، خاطره ها با تمركز شدیدتری جلوه نموده و باعث نزدیكی به خداوند می گردد. وجلوه ای از فیوضات را در خویش می یابد و احساس « تصعید وجودی » می كند ، خود را به خدا نزدیك تر می یابد ، دلش شكسته تر می شود ، با فطرتِ خدا آشنای خود ، صمیمی تر و درگوشی تر به نجوا می پردازد ، و تصمیم بر توبه ها و انابه ها ، از رهگذر همین توجه ها و تقرب ها پدید می آید .[7]
فلسفه زیارت
حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله) در خاستگاه وفلسفه زیارت می فرمایند : تعظیم، تکریم، گرامی داشت ویاد کردن انسانهای شایسته، هنرمند، فرهیخته، فرهنگ ساز، نقش آفرین، مصلح، متحول کنندگان تاریخ و .... نیز زنده نگه داشتن نام و یاد آنان پس از مرگ، لازمه ی محبت ، عشق ارادت انسان به نیکی ها و کمالات است و ریشه در فطرت و سرشت آدمی دارد. امروزه شاهدیم که ملتها و ملیتهای مختلف بزرگان علم، ادب و هنر خویش را با برگزاری سمینارها، همایشها، کنفرانس ها و ... گرامی میدارند. فضایل و کمالاتشان را بر میشمارند، این نکوداشت ها اختصاص به عصر حاضر ندارد بلکه در طول تاریخ ادامه داشته، هر چند که در کیفیت و کمیت مختلف بوده است. تلاش جوامع گوناگون برحفظ آثار نیکان و احیای میراث گذشتگان و رواج موزهها نمونه ای از نکوداشت مفاخر نیاکان است. حتی بت پرستان نیز از آن جهت در برابر هیاکل چوبی و سنگی کرنش میکنند که آنها را صاحب کمال و برخوردار از جمال میپندارند هر چند در آن پندار و این کردار صائب نیستند. زیارت ، تكریم این گونه ارزش هاست ، و احیای قداست منسوب به اولیای خداوند با هدف ارتقای معنوی است . وقتی در زیارت ، انسان ناقص ، در برابر انسان كامل قرار می گیرد و به آن مدل و الگو توجه می كند ، انگیزه كمال یابی ، او را به قرب معنوی به خدا می كشد و زیارت ، مایه تقرب می گردد. زیارت، اعلام وفاداری صادقانه ی مرید است به مراد، ابراز علاقهی مطیع است به مطاع و اعلام خود فراموشی جان بر کف مخلص است نسبت به جانان. زیارت عرضهی خویشتن بر ترازو و ابزار سنجش است. زیارت، سفری مشتاقانه آگاهانه و عاشقانه است که از سرای دل آغاز میشود، از راه دل عبور می کند و سرانجام نیز در منزل دل به مقصد ومقصود میرسد و بار بر زمین مینهد. [8]
محبوب ترین بندگان نزد خداوند همان انسان های كامل و برگزیدگانی هستند كه قلّه های بلند تقوا و فضیلت را به وجود آورده اند . چهارده نور مقدسی كه به انسان و فرشتگان پرستش ذات باری تعالی را آموختند ، معصومانی كه خداوند ایشان را از هر لغرش ، اشتباه ، خطا ، نادرستی و . . . . پاك و دور نگاه داشته است . محبت ورزیدن به این وجودهای مبارك یك دستور الهی است و نیز كسی كه آنها را دوست بدارد ، خدا را دوست داشته و دشمنان آنان در ردیف دشمنان خداوند هستند [9]
خداوند خطاب به حضرت آدم می فرماید : اهل بیت پیامبر بهترین مخلوقات من می باشند كه به سبب وجود آنان به بندگان ثواب و عقاب داده می شود و باید در درگاه من به آنان توسّل جُست و هر گاه به تو ابتلائات دست دهد این وجودها را نزدم شفیع قرار ده و به وسیله آنان طلب حاجت نما و من سوگند یاد كرده ام هر كس ایشان را در درگاه من شفیع خود قرار دهد و به وسیله آنان نیاز خود را مطرح كند ، درخواستش را اجابت كرده و شفاعت آنان را بپذیرم. [10]
2- اقسام زیارت
1-2- زیارت به حواس ظاهره (حسّی) :
در چنین زیارتی انسان با حواس ظاهره مانند نگاه و مصافحه و بوسیدن ، مزور ( زیارت شونده) را زیارت می کند . زیارت حسی به تنهایی فضیلتی ندارد چنان که منافقین هم زیارت حسی داشته اند . ولی در دل بغض این عزیزان را در دل داشته اند .
2-2- زیارت در عالم خیال :
زائر در چنین حالتی بزرگوارانی را که در حضورش نیست در ذهن و خیال خود زیارت می کند مثلا با عکس وسایر نمادهای منسوب به آنان زیارت می کند .
امشب زغمت میان خون خواهم خفت از بستر عافیت برون خواهم شد
باور نکنی خیال خود را بفرست تا در نگری که بی تو چون خواهم خفت
3-2- زیارت با دل :
در چنین زیارتی زائر از سویدای دل با مزور ارتباط برقرار نموده و او را زیارت می کند . در زیارت دل که زیارت حقیقی هست بعد زمانی و مکانی تأثیری ندارد . گر چه دوریم به یاد تو سخن می گوئیم بعد منزل نبود در سفر روحانی
زیارت در تاریخ
زیارت دیداری مشتاقانه و احترام آمیز است ، زیارت یك انگیزه فطری در بشر دارد و انسان به طور فطری پیشوایان دینی و رجال خدمتگزار سیاسی و اجتماعی را در حال حیات بزرگ می شمارد. آداب خاص همراه با خواندن ادعیه بر مرقد بزرگان دینی یا ملی میان تمام ملل و پیروان مذاهب به اشكال گوناگون رایج بوده و این نشان می دهد كه زیارت و تكریم انسان های برجسته و صاحب كمال ، حتی بعد از مرگشان ، ریشه در فطرت بشر دارد.(هاشمی رفسنجانی،1386 ،ص227)
در حقیقت زیارت قبور بزرگان به بزرگداشت دین و علم و صلاح بر می گردد و ریشه در سرشت انسان دارد و همین علاقه و انگیزه فطری ،که دست خلقت در نهاد آدمیزاد نهاده است باعث ساختن معابد و زیارتگاه ها در دنیا شده است .( رکنی، 1362، ص 18)
[1] - دایرة المعارف تشیع ، ج 8 ، ص 564 .
[2] - مفردات ، ج 2 ، ص 169 .
[3] - سوره تكاثر ، آیه 2 .
[4] - مجمع البحرین ، ج 1 ، ص 305
[5] - بحارالانوار ، جلد 100، ص116
[6] - غزالی ، ص 22
[7] - پاک نژاد ، 1361، ج 2 ، ص 37
[8] - جوادی آملی، 1389
[9] - مفاتیح الجنان ، فرازی از زیارت جامعه كبیره
[10] - بروجردی ، ج 1
نظرات شما عزیزان: